ایران، صدای سوم
کشته شدن زن جوانی به نام مهسا امینی به دست نیروهای امنیتی در کشورمان ایران جرقه ای شده است برای شکست شدن بغض فروخورده ایرانیان آزادی خواه در سراسر کشور. وضعیت نابسامان اقتصادی و سیاسی و اجتماعی ناشی از مدیریت نابخردانه ی دولتمردان جمهوری اسلامی مجددا مردم ایران را باز برای گرفتن حق خود به خیابانها آورده است تا همچون موارد متعدد در چند دهه ی گذشته خواهان انحلال جمهوری اسلامی، حاکمیت ولایتی و مذهبی، و برقراری سیستمی نو مبتنی بر آزادی فردی و اجتماعی، دمکراسی و عدالت اجتماعی و اقتصادی شوند. در این میان جمهوری اسلامی بر روند مستمر چهار دهه ی گذشته به سرکوب وحشیانه ی این خیزش دست زده و آمار کشته شدگان، دستگیر شدگان و محکومین رو به افزایش است.
در این بیانیه گروهی از فعالین سیاسی ایرانی از طیف چپ و جمهوری خواه، به هم می پیوندند تا با اعلام همبستگی با ایرانیان در سراسر جهان، سیاستهای سرکوبگرانه ی جمهوری اسلامی را محکوم کنند. همزمان، در توامان مبارزه با سرکوب داخلی و در مسیر رسیدن به ایرانی آزاد و آباد، لازم است نسبت به بالا گرفتن فعالیت لابی های امپریالیستی/دستگاه میلیتاریستی جهانی موضع عملی گرفت. لابی ها و جریاناتی که با هدف سواستفاده از خیزش برحق مردم ایران علیه جمهوری اسلامی، با تشدید اعمال فشار خارجی بر مردم کشور از طریق تحریمهای کشنده ی اقتصادی که به روشنی به هدف تضعیف جامعه ی مدنی و از هم گسیختگی اجتماعی در جهت جلوگیری از ایجاد تشکل های هدفمند و برنامه دار مهندسی شده اند دست به کار شده و با تهدید به اعمال منطقه ی ممنوعه ی پرواز به عنوان مقدمه ی دخالت نظامی ناتو/پنتاگون (با همراهی ارتش اسراییل و متحدین منطقه ای شان) فرصت طلبانه وارد میدان شده اند تا مانند تحولات مردمی سالهای 1332 و 1357 که در تلاش برای سرکوب خیزش سوسیالیستی به حمایت از نیروهای بنیادگرای سلطنت طلب و یا مذهبی دست زدند از تولد یک ایران آزاد، سوسیالیستی و دمکراتیک جلوگیری کرده و نطفه جنبش عدالت خواهانه را در بطن بخشکانند. سیاستی که مشابه سیاست دولتهای امپریالیستی در آمریکای لاتین در قرن گذشته، خیزش های برحق مردم منطقه را در متن بهار عرب در دهه ی گذشته به جنگهایی خونین بدل کردند. جنگهایی که به کشتار گسترده ی غیر نظامیان، گسترش فقر و حرمان مردم منطقه و اشباع منطقه از سلاح و خیزش نیروهای شبه نظامی که با خشونت به بمب گذاری و قتل عام مردم منطقه پرداخته اند منجر شدند.
با این بیاینه تمام کسانی را که خواهان فروپاشی جمهوری اسلامی و تغییر بنیادین سیستم دولتی در ایران و همزمان مقابله با مداخله ی فاجعه بار نیروهای امپریالیستی با عنوان دروغین دخالت بشردوستانه هستند صدای خود را به هم پیوند می زنند.
- ❌ نه به جمهوری اسلامی و سیاستهای سرکوبگرانه اش!
- ❌ نه به دستگاه میلیتاریستی، پنتاگون و ناتو که با سیاستهای ژیوپلیتیکی خود ضمن حمایت از نیروهای بنیارگرای مذهبی، کشورهای منطقه را به میدانهای دائمی جنگ بدل کرده اند!
- ❌ نه به متحدین منطقه ای ناتو!
- ❌ نه به سیاستهای مخاطره امیز دولت اسراییل علیه ایران!
آری به برقراری سیستمی نوین در ایران به شرح زیر:
- لغو کامل سیستم حاکم سیاسی موجود همراه با مناسب ایدئولوژیکی آن از جمله ولایت فقیه و بازوهای سیاسی، نظامی، فرهنگی و اجتماعیاش. اعلام برائت از تمام اشکال حکومتهای استبدادی، سرمایه داری لیبرال دمکراتیک، حاکمیت فردی، موروثی و غیردموکراتیک مانند سلطنت یا سلطنت مشروطه.
- بازنگری کامل قانون اساسی کشور توسط هیأتی حرفهای با تأکید بر حذف تمام مواد مبتنی بر شرع اسلام و اصولاً هرگونه درونمایهی مذهبی و جایگزینی آنها با قوانین مبتنی بر عدالت، حقوق بشر و آزادی و برابری تمام ایرانیان؛ با توجه به این مهم که مذهب در جمهوری اسلامی نقشی تنظیمی دارد و ابزار هژمونیک جمهوری اسلامی به عنوان دولت سرمایه در ایران است و با از میان رفتن شکل دولت بدون از میان رفتن محتوای قوام بخش آن یعنی رابطه سرمایه، هیچ گونه آزادی سیاسی و اجتماعی محقق نخواهد شد.
- برابری کامل حقوق زن و مرد به عنوان رکنی اساسی و ویژه در تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی.
- لغو سیستم نظارت استصوابی – انحلال تمام مجالس استصوابی موجود.
- لغو مذهب رسمی کشور و جدایی کامل تمام شئون دینی و مذهبی از ساختار سیاسی کشور.
- بازنویسی کامل سیستم قضایی کشور و حذف تمام قوانین دینی/ فقهی، شرعی از این سیستم.
- اصلاح قوانین سیستم انتخاباتی / مجلس شورا / شوراهای شهر / شوراهای محلی / شوراهای بومی.
- انحلال کامل سپاه پاسداران همراه با سازوکارهای مختلف نظامی، امنیتی، ضدفرهنگی و اقتصادی آن و ادغام تمام ظرفیتهای این نهاد نظامی سرکوبگر در ارتش رسمی کشور.
- انحلال سازمان اطلاعات و تمام نهادهای امنیتی سرکوبگر و بازنگری اساسی در ساختار بنیادی پلیس انتظامی و ساختارهای امنیتی با سویهی خدمتگزاری این نهادها در جهت نظم جامعه و تضمین آزادیهای فردی و اجتماعی.
- ایجاد اتحاد بین تمام اقوام ساکن در کشور به هدف مقابله با سیاست های بالتیک/بالکانیزه شدن کشورهای جنوب جهانی، با کار برای اتحاد اقوام در ایران و با تأکید بر برابری کامل حقوق و اختیار کامل اقوام برای پاسداشت زبان و فرهنگ و رسوم و فرهنگ قومی و یا بومی خاص خود. به رسمیت شمردن حق خودگردانی واحدهای بومی در متن ساختار سیاسی کشور، با حذف ماکیت خصوصی ملاکین و کلان سرمایه داران بر ثروت در این مناطق و باز بینی قوانین تولید و کار و همچنین ایجاد و به رسمیت شناختن سازوکارهای شورایی منطقهای و محلی خودگردان که توسط مردم بومی و با اصول دموکراتیک انتخاب میشوند.
- خلع ید تمام نهادهای دینی و مذهبی از ساختار سیاسی کشور و توقف صرف ثروتهای ملی در امور دینی. تمام هرینههای مکانهای مذهبی باید به صورت داوطلبانه تأمین شود، به استثاء مکانهای مذهبی که جنبهی میراث تاریخی دارند.
- حذف تمام قوانینی که به روحانیون یا نهادهای دینی یا نظامی قدرت و اختیار اجرایی، قضایی یا قانون گذاری می دهند.
- حذف تمام القاب اشرافی سیستمهای فئودالی و شاهنشاهی سابق و برابر شمردن تمام شهروندان/ساکنین کشور.
- انحلال تمام ساختارها و بنگاههای اقتصادی مافیایی و بروندولتی از جمله ستاد فرمان خمینی، بنیاد مستضعفان و جانبازان، بنیاد اوقاف و امور خیریه، بنیاد شهید و تمام بنگاههای خیریه که اغلب با اسامی مذهبی به کار پولشویی مشغول هستند.
- ملغی کردن کامل سیستم سلطه ی سرمایه داری بر ثروت ملی کشور. توقف واگذاری ثروتهای ملی، بانکها، زیرساختها، کارخانهها، معادن، مجتمعهای کشت و زرع و جنگلها و غیره به اشخاص و نهادهای خصوصی از کانال خصوصیسازیهای گسترده و باز ملی کردن تمام آنها.
- تنظیم قوانین اجرایی که ضمن تاکید بر روابط صلح آمیز، عادلانه، متقابل و غیر سلطه جویانه با تمام ملتهای جهان، ضامن اجرایی برای حمایت از نیروها و نهضتهای انقلابی، رهاییبخش و ضد استعماری در سراسر جهان و به ویژه در منطقه غرب آسیا در مقابله با فاشیسم، صهیونیسم و امپریالیسم در اشکال مختلف اپارتایدِ نژادی، دینی، مذهبی ویا قومی باشند.
- آزادی کامل تمام احزاب سیاسی، آزادی بیقید و شرط بیان عقیده، آزادی کامل مطبوعات، آزادی نژادی، قومی، دینی/مذهبی و هر عقیدهی دیگر، آزادی کامل جنسی و جنسیتی در تمام اشکال آن و تبیین و تدوین قوانین لازم و ناظر بر تضمین بنیادین، ساختاری و خللناپذیر این آزادیها.
- جلوگیری از خصوصیسازی خدمات پایهای جامعه مانند آموزش و خدمات بهداشتی و درمانی پایهای رایگان. جلوگیری از ایجاد سیستمهای دوگانه ی درمانی اموزشی خصوصی/دولتی که از دسترسی برابر شهروندان به سرویسهای ضروری جلوگیری میکنند
- ملی کردن ابزار تولید ثروت، کارخانههای مادر و زیربنایی به تمامی (جز کارگاههای خصوصی که از ابتدا توسط بخش خصوصی راهاندازی شده است) و ایجاد ساختار لازم برای اداره شدن محیط کار توسط شورای خودگردان کارگران که توسط فرایندی دموکراتیک از میان کارگران انتخاب میشوند.
- تغییر بنیادین سیستم کشاورزی، سرمایه گذاری روی کشاورزی تعاونی مردمی، قدرت گرفتن شوراهای کشاورزان و مدیریت کشاورزی به دست نهادهای شورایی کشاورزی.
- حذف هر گونه ساختار اقتصادی حامی اقتصاد رانتی. بررسی جامع و فراگیر فسادهای دولتی و شخصی در زمینههای مختلف مانند رانتخواری، زمینخواری، خصوصیسازی ثروتهای ملی، جنگلخواری، اختلاس و بازگرداندن این سرمایه به ثروت ملی کشور.
- تعریف برنامه های ساختاری تامین مسکن برای تمام شهروندان به عنوان یکی از حقوق بنیادین انسان.
- برنامه گذاری ساختاری برای تقویت صنایع و صادرات غیر نفتی و کاهش اتکای کشور بر منابع طبیعی.
- بازنویسی سیستم آموزشی کشور و حذف تفکر دینی/ایدئولوژیکی از آموزش به نحوی که استفاده از سیستم آموزشی به عنوان ابزار هژمونیک تفکر دینی و یا طبقه ی فرادست متوقف شود.
- تبیین قوانین جامع در حمایت از حقوق پناهندگان/مهاجرین. تمام قوانین مندرج در این منشور، مهاجرین ساکن کشور ایران از هر نژاد، قوم، دین، مذهب، اعتقاد را شامل می شود.
- برنامه گذاری ساختاری اقتصادی برای فقر زدایی، افزایش حداقل دستمزدها، تغییر سیاست های مالیاتی و ایجاد برنامه های لازم در سیستم تولید و توزیع ثروت و ساختار زیربنایی اقتصاد به گونهای، متصمن از بین رفتن اختلاف طبقاتی فاحش و مرگبار کنونی، و ریشهکن کردن فقر و محرومیت، فرصتها و شرایط برابر را برای تمام ساکنین کشور تامین کند.
- بازنگری قوانین کارگری با سویهی حمایت همهجانبه از نیروی کار. آزادی و حمایت سیستمیک و بی قید شرط از تشکل ها و فعالیتهای صنفی. ایجاد شبکه های قدرتمند حمایت از حقوق نیروی کار برای برخورداری از حق کار تحت قراردادهای غیر موقت/پایدار. حداقل دستمزد باید با دخالت تعیینکنندهی نمایندگان کارگران در تشکلهای کارگری تعیین و شرایط زندگی انسانی همراه با رفاه نسبی برای تمام طبقات جامعه تأمین شود.
- تنطیم قوانین تأمین اجتماعی بازنشستگی با هدف فراهم کردن زندگی در استانداردی شایسته برای بازنشستگان در تمام جنبهها و شئون زندگی.
- بازنویسی قوانین زیست محیطی و حیاط وحش و حمایت از حقوق حیوانات.
- سیاست توسعهی متوازن و ایجاد زیرساختهای لازم برای شکوفایی اقتصادی در تمام نقاط کشور باید مدنظر قرار بگیرد و از مرکزگرایی و تجمع امکانات در نقاط خاص پرهیز شود. با توزیع عادلانه در سیاست تخصیص بودجه و سرمایه گذاری در بخشهای محروم کشور و سیاست گذاری برای امکان حل مسألهی تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگ و تأمین مسکن مناسب برای تمام جامعه.
برای گذشتن از این مهلکه ی تاریخی که بیش از 40 سال است ایران را در بن بستی به نام "جمهوری اسلامی" از گذار به سمت آزادی وعدالت اجتماعی باز داشته است به هم بپیوندیم.
برای مکالمه با تنظیم کنندگان این بیانیه از آدرس زیر استفاده کنید:
iran.the.3rd.voice@gmail.com